در این روزها، نویسندگان زیادی اقدام به مشخّص كردن زمان ظهور امام زمان(ع) كردهاند. این خود، نشاندهندة اشتیاق و لحظهشماری مردم برای زودتر تحقّق یافتن بشارتهای نبوی(ص) است كه طبق آن، صفحات تاریخ دگرگون میشود و جهت حركت بشریّت را از ستم و بیعدالتی به سمت عدالت و دادپروری تغییر میدهد. این کار، یا از عشق زیادشان به حضرت بقیّـه الله(ع) سرچشمه میگیرد یا از ناآگاهی آنها از حقایق واقعی.
حقیقتی كه باید بدان توجّه داشت، این است كه ائمة اهلبیت(ع) با وجود آنكه بسیار، از امام مهدی(ع) سخن گفته و ویژگیهای دوران ایشان و نشانههای ظهورش را برشمردهاند، امّا از بیان زمان ظهور خودداری كرده و حتّی مردم را از مشخّص كردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان، نیز نهی كردهاند. امامان(ع) به ما دستور دادهاند، هر كس را که از زمان ظهور خبر میدهد، تكذیب كنیم، زیرا زمان ظهور یكی از اسرار الهی است كه خداوند بزرگ، با حكمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.
در زیر برخی نمونههای توقیت و تعیین كردن زمان ظهور را بیان میكنیم:
1. عبد محمّد حسن، در كتاب خود: «اقترب الظّهور» با استناد به برخی احادیث اهلبیت(ع) و تطبیق آن با اوضاع و احوال جهان مینویسد: «زمان ظهور امام نزدیك شده است و امام در روز شنبه 10 محرم سال 1429 ق. برابر با 19 ژانویة 2008 م. ظهور میكند». او در كتاب خود، به برخی نشانههای پیش از ظهور و زمان روی دادن آن اشاره میكند. از جمله:
ـ 18 ژوئن تا 24 ژوئن 2007، بارش بسیار زیاد باران؛
ـ 21 جولای 2007، روز جمعه، روز خروج سفیانی؛
ـ 4 اكتبر 2007، شب جمعه در شب قدر، صیحه و ندای آسمانی با صدای جبرئیل؛
ـ 19 دسامبر 2007، كشتار كوفه به دست سفیانی؛
ـ 3 ژانویه 2008، كشته شدن نفس زكیّه در مكّه؛
ـ 24 ژانویه 2008، خسف بیداء؛
ـ اوّل اكتبر 2008، نزول حضرت عیسی(ع)؛
ـ 17 اكتبر 2008، فتح قدس.
2. جابر البلوشی، در کتاب خود: «ظهور الامام المهدی(ع) عام 2015 م. نبوءةٌ قرآینة» ظهور امام(ع) را در روز شنبه، دهم ماه محرم سال 1437 ق. بر اساس علم اعداد و حروف و با توجّه به آیات قرآن دانسته است. او بسیاری از حوادث ظهور و وقت وقوع آن را بیان كرده است، از جمله:
ـ 2010 م، ترسیم مرزهای همیشگی اسرائیل، خروج آمریكاییها و انگلیسیها از عراق؛
ـ 2014 م، یك سیارة بزرگ به زمین برخورد میكند و باعث به وجود آمدن طوفانها، زمینلرزهها و سیلهای زیادی در تاریخ 21/3/2014 میشود؛
ـ 1436 ق. خروج سفیانی، خراسانی و یمانی؛
ـ 2018 م، نزول حضرت مسیح(ع)؛
ـ 2019 خداوند ایالات متّحدة آمریكا را با دو طوفان و با یك سیارة كوچك (شهاب سنگ) نابود و ویران میكند.
3. فارس فقیه، در جزوهای که تحت عنوان «أنت الان فی عصر الظّهور؛ تو، اکنون در عصر ظهوری» تهیه كرده، نام شخصیّتهای دوران ظهور مانند خراسانی، یمانی، شعیب بن صالح و ... را مشخّص كرده، برخی از شخصیّتهای كنونی را با آن تطبیق داده و آنها را یمانی، خراسانی و... دانسته است. وی همچنین جزوة دیگری به نام « جمیع الأدیان تقول أنّه عصر ظهور؛ همة ادیان میگویند اكنون دوران ظهور است» منتشر کرده است.
4. ماجد المهدی، صاحب كتاب «بدأ الحرب الأمریكیة ضدّ الإمام المهدی(ع)» در مورد تعیین زمان ظهور در فصلی از آن نوشته است: «آیا تعیین كردن زمان ظهور مبارك ایشان، حرام و نهی شده است؟ روایتها و عقل این را نفی میكند». او سپس به بررسی موضوع تعیین زمان ظهور میپردازد و میگوید: «حتّی دشمنانمان، از نزدیك بودن زمان ظهور، آگاه هستند در حالی كه ما میخواهیم با دلایل واهی و نادرست، سر خود را مانند کبک زیر برف كنیم».2
5. سیّد محمد علی طباطبایی در كتاب خود: «مائتان و خمسون علامة؛ دویست و پنجاه نشانه»، زمانهایی را به عنوان سال ظهور مشخّص كرده است و در فصل یازدهم آن، براساس محاسبة ابجدی زمان ظهور، گفته است: «اینها تنها میتواند یك احتمال باشد».3
6. سیّد حسین حجازی نویسندة كتابی با عنوان: «إستعدّوا فإنّ الظّهور قریب؛ آماده باشید، ظهور نزدیك است»، نوشته است: «بدون اینكه تاریخی برای فرج تعیین كنیم، با مطالعة این كتاب و پس از تأمل، اندیشه و درنگ به این نتیجه میرسیم كه زمان ظهور نزدیك است و به طور دقیقتر باید بگوییم كه حتّی سالمندان ما هم باید آروزی دیدار مولایمان را در زمان حیات خود داشته باشند».
تعیین كردن زمان ظهور یا نشانههای آن، در بین اهل سنّت نیز مصادیقی داشته است؛ ازجمله:
7. احمد عبدالله زكی عمیش5 در مصر، در كتاب خود: «إنّ المهدی المنتظر علی قید الحیاة؛ مهدی منتظر در قید حیات است» 12 دلیل ذكر كرده كه براساس آن، مهدی موعود اسلامی، در قید حیات است. او در كتاب خود، سال 1430 ق. را سال قیام مهدی(ع) میداند. وی گفته است حداكثر تا سال 1430 ق. مهدی امین خروج میكند.6
8. بسّام نهاد جراد، در فلسطین، در كتابی تحت عنوان: «زوال اسرائیل عام 2022 نبوءة أم صدف رقمیة» مسئلة نابودی اسرائیل را در سال 2022 م. با ظهور امام مهدی(ع) مرتبط میداند.
دلایل تعیین كنندگان زمان ظهور:
تعیینکنندگان وقت ظهور هیچگونه ایرادی برای تعیین زمان ظهور نمیبینند، نه حرمتی و نه هیچگونه نهیای. آنها میگویند:
1. احادیث و روایات شریفهای كه تعیین زمان ظهور را نهی میكنند، عام و مطلق نیستند، بلكه منظور آنها تكذیب كسانی است كه توقیت را به اهلبیت(ع) نسبت میدهند و درحقیقت، توقیت منسوب به ایشان(ع) به دروغ را نهی كرده است. یعنی كسانی كه زمانی برای ظهور تعیین میكنند، صرفاً اگر آن زمان و گفتة خود را به اهلبیت(ع) نسبت دهند، دروغگو هستند، زیرا امامان(ع) در گذشته، زمانی برای آن مشخّص نكردهاند و در آینده نیز زمانی را تعیین نمیكنند.
2. روایتی وجود دارد كه ثابت میكند ائمّة اهلبیت(ع) زمان ظهور را بیان كردهاند، خداوند بداء پیش آورده و زمان ظهور را تغییر داده است. به عنوان مثال، در روایتی آمده است: «ابوحمزة ثمالی گفت: از امام محمّد باقر شنیدم، فرمود: ای ثابت، خداوند، زمان این امر را در سال 70 هجری تعیین كرده بود، زمانی كه حسین(ع) كشته شد، امّا غضب خداوند شدّت یافت و آن را به سال 140 به تأخیر انداخت، هنگامی كه ما در مورد آن با شما سخن میگوییم شما آن را منتشر و فاش میكنید و پرده و نقاب را برمیدارید و به همین دلیل، خداوند پس از آن، زمانی را معین نفرموده است. ابوحمزه میگوید: در مورد آن با امام جعفر صادق(ع) سخن گفتم و ایشان فرمود: «درست است، اینگونه بوده است».8 این روایت روشن و صریح است و همانگونه كه ماجد المهدی میگوید، اگر توقیت و تعیین زمان ظهور، حرام یا ممنوع بود، آیا امكان دارد معصومی مرتكب فعل حرام و ممنوع شده باشد؟
3. روایات زیادی از اهلبیت(ع) نقل شده كه مردم را از نامگذاری یا نام بردن امام زمان(ع) نهی میكند و از روایات مختلف درمییابیم كه حتّی بردن نام امام مهدی(ع) نیز ممنوع و نهی شده و از نظر شرعی حرام است9. جدا از این، یك روایت وجود دارد كه افرادی را كه در میان مردم نامی بر او میگذارند لعن كرده است. با توجّه به این مطالب، باید گفت همة ما ملعون هستیم زیرا ما شب و روز نامهایی را برای ایشان به كار میبریم. در گردهمآییها، بر منبر مسجدها و حسینیهها و در اینترنت، چه كسی از ما نام شریف ایشان را نمیداند؟!
حال، ما چگونه میتوانیم این احادیث را با احادیث و روایات زیادی از اهلبیت(ع) كه نام امام مهدی(ع) را ذكر كردهاند، در كنار هم بگذاریم؟ و حتّی یك حدیث اهلبیت از پیامبر(ص) نقل كردهاند كه نام دوازده امام بعد از خودشان را ذكر كرده است. با خواندن این حدیث متوجّه میشویم كه نام امام مهدی(ع) «محمد» بن امام حسن عسکری است و با توجّه به این، توقیت را نیز میتوان از این باب دانست و آن را جایز شمرد.
4. شیخ كلینی در كتاب «الكافی» هشت باب را به صاحبالزّمان(ع) اختصاص داده كه ششمین باب تحت عنوان «مكروه بودن توقیت» است. كلینی در این باب، دو خبر از امام باقر(ع) و پنج خبر از امام جعفر صادق(ع) در نفی مسئلة توقیت ظهور امام ذكر كرده امّا چرا تعیین زمان ظهور را مكروه دانسته است، نه حرام؟ ماجد المهدی سؤال میكند: چرا شیخ كلینی این باب را تحت عنوان مكروه بودن توقیت آورده نه حرام و ممنوع بودن توقیت؟
نهی توقیت ؛ روایات و عقل
برخی ادّعا میكنند که تعیین زمان ظهور امام(ع) امكانپذیر است. با پژوهش و بررسی ادلّة شرعی و عقلی، در مییابیم كه نهی توقیت از جمله اموری است كه در بسیاری از اخبار و روایات بر آن تأكید و توصیه شده است که اعلام زمان ظهور، امری الهی است. از برخی اخبار اینگونه دریافت میشود كه هر كس زمانی برای ظهور آن حضرت معین كند، در حقیقت در علم خداوند شریك شده است امّا باید دانست، حكمت الهی چنین اقتضا كرده كه زمان ظهور ناشناخته و نامعلوم و از مردم پوشیده باشد؛ همانند امور دیگر مانند شب قدر یا زمان مرگ. علّت نهی توقیت یا تعیین و مشخّص كردن روز ظهور، به وجود حكمتی الهی و اسرار زیادی باز میگردد كه سیره و زندگینامة ایشان را در بر گرفته است، مانند مسئلة غیبت. با توجّه به این، از نظر نگارنده راز اصلی توقیت، این است كه از امور غیبی است. به همین دلیل، ما در ادامة این پژوهش در شمارههای بعدی سعی میكنیم برخی از حكمتها و دلایل نهی توقیت و راز پوشیده نگاه داشتن زمان ظهور را برای خوانندگان گرامی، روشن سازیم.
پی نوشت ها :
1. پژوهش ارائه شده در اوّلین كنفرانس علمی در مورد امام مهدی(ع) كه مركز الدراسّات التخصیصیـ[ فی الامام المهدی(ع) در تاریخ 22 تموز 2007 در نجف اشرف آن را برگزار كرد.
2. این پژوهش در تاریخ 10/12/2006 در سایت شبكة هجر الثقافیة منتشر شد.
3. مائتان و خمسون علامة، ص 184.
4. استعدوا فان الظهور قریب، ص 8.
5. منبع و اندیشمند مصری، دارندة مدرك لیسانس مطالعات اسلامی و زبان عربی، دانشكدة دارالعلوم، دانشگاه قاهره.
6. كتاب المهدی المنتظر علی قید الحیاة، مراجعه كنید دلیل دهم.
7. مراجعه كنید كتاب: اقترب الظّهور؛ عبد محمّد حسن، ص 14 و پژوهش: هل التوقیت للظهور المبارك محرم أو منهی عنه؟؟ الروایات و العقل ینفی هذا؛ ماجد المهدی، پایگاه اینترنتی شبكه هجر الثقافیة تاریخ 10/12/2006
8. غیبـة نعمانی، ص 197، غیبـ[ طوسی، ص 287، المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی، ص 767.
9. سیّد محمّد حسینی شیرازی در كتاب خود تحت عنوان الامام المهدی(ع) گفته است: گفته شده ذكر نام ایشان در زمان غیبت جایز نیست، امّا سخن غیر متیقنی است زیرا شرایط سیاسی زمان امام عسكری(ع) و پس از آن، اجازه ذكر نام شریف ایشان را نمیداد زیرا عبّاسیان و امثال اینها، تلاش میكردند ایشان را از یادها ببرند و ایشان را به قتل برسانند و تصوّر میكردند میتوانند نور خداوند را خاموش كنند. امّا ظاهراً ذكر نام ایشان در این زمان جایز است. هرچند تمام حكمتهای عدم ذكر نام ایشان در آن زمان برای ما روشن نشده است جدا از این، در مورد حرمت نامگذاری و حرمت ذكر نام شریف ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد. در دوران متأخر، مشهور این است كه ذكر نام ایشان جایز است و حرمت نامگذاری مربوط به زمان غیبت صغرا است و آن هم علل داشته كه ما آن را ذكر كردیم. به نظر ایشان، آنگونه كه در موسوعة الفقه، ج 93، كتاب المحرمات، ص 198 آمده: تسمیّة امام غایب(ع)، به نام محمد، ظاهراً نام بردن از ایشان با این نام حرام نیست، قول به حرام بودن آن مشكل است هر چند احتیاط در ترك آن است.
10. كمالالدّین، ص 440.
منبع: www.313adine.com