هنوز هم شرط بندی های قدیمی میان دانشمندان زنده است و بازار داغی میان فیزیكدانان مدرن دارد.

این شرط بندی ها كه بر سر كشف و اثبات مسائل و نظریه های علمی بین دانشمندان وجود دارد، یكی از ویژگی های جالب آنها را نشان می دهد كه همان روحیه طنز در آنهاست.

در اوایل سال گذشته «یورگ هرش» ادعا کرد ایرادی در نظریه دمای پایین ابر رسانایی، یعنی BCS یافته است كه در شرایط معینی قوانین لنز در الكترومغناطیس را نقض می كند.

این نظریه پرداز دانشگاه «سن دیه گو» علاقه داشت كه ادعای خود را به آزمون تجربی بگذارد، اما هیچ فیزیكدان تجربی كاری حاضر به انجام چنین آزمایشی نبود. اما هرش برای جلب توجه دیگران و تهیه پول برای یك آزمایش راه حل جالبی پیدا كرد.

او بر روی وب سایت خود یك مساله چالش برانگیز مطرح كرد و از حدود ۵۰۰ فیزیكدان خواست اگر ادعای او را قبول ندارند هر كدام ۱۰۰ دلار شرط ببندند كه آزمایش نادرستی ادعای او و بنابراین درستی BCS را اثبات خواهد كرد. هرش اولین فیزیكدانی نیست كه یك چنین حقه ای سوار می كند.

این ماجرا تا سال ۱۶۰۰ به عقب بازمی گردد، وقتی «یوهانس كپلر» شرط بست می تواند معادله مدار مریخ به دور خورشید را در عرض یك هفته به دست آورد.

متاسفانه این كار برای او پنج سال به طول انجامید كه البته شرط را باخت اما آن معادله را پیدا كرد. در قرن بیستم نیز پژوهشگران آزمایشگاه های بل در كافه ساختمان خود یك كتاب شرط بندی را برای چندین دهه نگهداری می كردند كه شرط هایی بر سر فیزیك، سیاست و اقتصاد در آن ثبت می شد.

در دهه ۸۰ فیزیكدانان در مركز شتاب دهنده خطی استانفورد در كالیفرنیا كتاب مشابهی برای ثبت این چیزها درست كرده بودند. برای مثال مایكل پسكین نظریه پرداز، در شرط بندی با سیدنی لرل بر سر وجود كوارك بالا و جرم آن، برنده شام شده بود.

بین فیزیكدانان امروزی استفن هاوكینگ به عنوان یك قمارباز مشتاق در مسائل علمی شناخته می شود. دو سال قبل او یك شرط معروف را به جان پرسكیل از موسسه تكنولوژی كالیفرنیا باخت. او تایید كرد كه اطلاعات می توانند از سیاهچاله فرار كنند در حالی كه قبلا چنین چیزی را غیرممكن می دانست.

اگرچه هاوكینگ در شرط بندی دیگر خود با گوردون كین از دانشگاه میشیگان برنده شد. هاوكینگ عقیده داشت بوزون هیگز در آزمایش برخورددهنده بزرگ الكترون پوزیترون در سرن كشف نخواهد شد.

همچنین به نظر می رسد وضعیت او در شرط بندی مشابه دیگری روی ذرات در آزمایشگاه فرمی خوب باشد. در واقع به نظر می رسد فیزیك ذرات جای خوب و پرماجرایی برای قماربازان فیزیك باشد.

برخورددهنده بزرگ هادرون (LHC) كه سال آینده راه اندازی می شود الهام بخش مباحثات بسیاری در بین فیزیكدانان خواهد بود. تومازو دوریگو یك فیزیكدان ذرات از دانشگاه پادوای ایتالیا، در وبلاگ خود بر سر هزار دلار شرط بسته است كه LHC در پایان ۲۰۱۰ آشكار خواهد كرد هیچ فیزیكی «فراتر از مدل استاندارد» (مدل استاندارد فعلی در ذرات بنیادی) وجود ندارد. این شرط را یك فیزیكدان ذرات به نام گوردون واتز و یك نظریه پرداز نظریه ریسمان به نام ژاك دیستلر نیز ادامه دادند.

انتظارهای بلندمدت

اما چرا فیزیكدان ها به شرط بندی علاقه دارند؟ در مورد داریگو (كه در وبلاگش این موضوع را مطرح كرده است) این كار به مثابه نوعی سیاست بیمه عمل می كند. او به رغم اینكه فكر می كند شرط را خواهد برد، می گوید بسیار خوشحال تر خواهد بود اگر ببازد و مجبور شود آن پول را پرداخت كند.

در حقیقت بیشتر شرط ها تنها یك نوع تفریح هستند، اما می توانند از خصومت های واقعی دانشگاهی نیز ریشه گرفته باشند. یعنی از این آرزو كه رقیب خود را با قرار دادن در چنین موقعیتی تحقیر كنید كه یا شكست شان دهید یا پولشان را برنده شوید. یكی از معروف ترین مثال ها یك شرط بندی در سال ۱۹۸۰ بین جولیان سیمون، اقتصاددان و پل ارلیچ، زیست شناس است.

موضوع شرط آنها بر سر قیمت ها بود، ارلیچ پیش بینی كرده بود در پایان آن دهه قیمت پنج فلز معین افزایش می یابد در حالی كه سیمون فكر می كرد قیمت ها پایین می آید. با پایین آمدن قیمت همه آن پنج فلز در سال ۱۹۹۰، ارلیچ مجبور شد باخت خود را قبول كند و مبلغ توافق شده را به سیمون بپردازد. در واقع از در افتادن یك زیست شناس با یك اقتصاددان نتیجه ای جز این هم انتظار نمی رود.

كوین كلی، موسس مجله وایرد، با الهام از چنین شرط بندی هایی در سال ۲۰۰۱ بنیاد شرط های بلندمدت را تاسیس كرد. این بنیاد شرط های طولانی تر از دو سال را روی موضوعات مهم علمی و اجتماعی تشویق می كند. از شرط های مربوط به فیزیك در این تشكیلات می توان به شرط جان هورگان، نویسنده علمی، با هیچوكاكو كه فیزیكدان نظریه ریسمان است نام برد.

شرط آنها بر سر آن است كه هیچ كس تا سال ۲۰۲۰ به خاطر كار روی نظریه وحدت در فیزیك برنده جایزه نوبل نخواهد شد. اما در حالی كه شرط های طولانی مدت به بعضی چهره های بزرگ، شانس مطرح كردن ایده های خود را می دهد، یك وب سایت امیدوار است بتواند با جمع آوری نظریات زیاد كاربران ناشناس به پیش بینی های مفیدی دست پیدا كند.

رابین هانسون، یك اقتصاددان از دانشگاه جورج ماسون كه در ابتدا فیزیك خوانده بود مفهوم «ایده بازار» را در سال ۱۹۹۰ ابداع كرد.

او با وضع كردن «قیمت بازار» برای یك ایده خاص به مردم اجازه داد كه تصورات و ایده هایی را كه باور دارند بخرند و آنهایی را كه قبول ندارند بفروشند. این ایده روی یك سایت عملی شد، به این ترتیب كه قیمت ایده های خرید و فروش شده بین صفر (غیرممكن) و یك (قطعی) نوسان می كند و معاملات با پول مجازی انجام می شود.

برای مثال این ادعا كه ثابت كیهان شناسی غیرصفر است در حال حاضر با قیمت ۹۳/۰ معامله می شود، اما انجام همجوشی سرد تا سال ۲۰۱۵ تنها ۱۵/۰ قیمت دارد.

تام بل، یك حقوقدان آمریكایی می خواهد بازار ایده ها را با پول واقعی راه اندازی می كند. او پیش بینی می كند قیمت های ایده بازار یك سیستم ارزیابی خوب برای رسانه ها می شود تا اهمیت ادعاهای مختلف علمی را بدانند.

كار هانسون الهام بخش راه اندازی یك ایده بازار در زمینه سیاست های خارجی دولت آمریكا در سال ۲۰۰۳ شد. اگرچه این بازار در عرض یك روز منحل شد، زیرا یك جنجال رسانه ای بر سر پیامدهای اخلاقی شرط بندی بر سر ترورها و جنایت های تروریستی بالا گرفت. یك چنین تجربه ای درباره شرط بندی آنلاین در ایالات متحده ممكن است باعث از بین رفتن «ایده بازار»ها شود.

در حقیقت بریتانیا یكی از معدود كشورهایی است كه شرط بندی های غیرورزشی در آن قانونی است. واقعیتی كه باعث شد در سال ۲۰۰۴ شركت شرط بندی لادبروكز از آن بهره زیادی ببرد. آنها احتمال هایی را در قالب مجموعه ای از گزاره های علمی مطرح كردند كه شامل كشف ذره هیگز و وجود حیات روی قمر زحل یعنی تیتان بود.

این شرط ها بسیار محبوب شد تا جایی كه مشتری ها به طور خاص ۵۰۰ به یك علیه كشف امواج گرانشی تا سال ۲۰۱۰ شرط بستند اما در عرض دو هفته در یك حركت ناگهانی شرط ها تا احتمال ۱۰ به یك پایین آمد، احتمالا به این دلیل كه شركت لادبروكز مجبور نبود چیزی به آنها پرداخت كند.

اما در این میان تنها چیزی كه هرش می خواهد، جمع كردن پول كافی برای انجام آزمایش خودش است. متاسفانه او تا به حال تنها توانسته است ۳۴۰ دلار جمع كند. او می گوید: در حوزه ابررسانایی به نظر می رسد مردم در پس بینی خیلی خوب باشند، اما در پیش بینی نتایج آزمایش ها زیاد خوب نیستند.

پس از انجام آزمایش «پیش بینی»های بسیاری انجام خواهد شد، حال نتیجه آزمایش هرچه كه می خواهد باشد! اما چه خواهد شد اگر او بتواند این پول را جمع كند و آزمایش را انجام دهد، اما شرط را ببازد؟ هرش در پاسخ به این سوال می گوید: «من به سوالات فرضی پاسخ نمی دهم. من بازنده نخواهم شد.»

مارتین گریفیتس

ترجمه: مریم جعفراقدمی

لینک

www.ideosphere.com